Tuesday, September 4, 2012


"بورس در شرایط رکودی هم می تواند جذب سرمایه نماید"
در سنوات اخیر این سئوال در میان سرمایه گذاران و اهل نظر مطرح است که چرا میزان سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار کاهش یافته و سرمایه گذاران از این بازار فاصله گرفته اند. پاسخ آن بسیار روشن است، یک سرمایه گذار عقلایی وقتیکه به غلط یا درست احساس کند بازاری رو به رکود است طبعا به فکر راه کار و چاره می افتد و به این نتیجه می رسد که بهتر است از بازار خارج شود. زیرا بازار دچار رکود است و دارای بازدهی مناسب نیست و بدنبال سرمایه گذاری های بهتر در بازارهای دیگر می گردد و سرمایه خود را در بازارهای دیگر رسمی و غیر رسمی و سالم و ناسالم بکار می گیرد و سرمایه به آن مسیرها سوق پیدا می کند.
راه حلی که بازارهای کارآمد اوراق بهادار جهان اندیشیده اند و در نیمه دوم قرن بیستم بکار گرفته اند، استفاده از اوراق مشتقه و روشهای پیش فروش و صندوقهای سرمایه گذاری مورد معامله در بورس بوده است.
بازار نوپای سرمایه کشور اسلامی ما نیز دیر یا زود به این گونه مکانیزم ها خواهد پرداخت، اما ایکاش مسئولین مربوطه و دست اندرکاران به آن سرعت ببخشند تا بازارهای بورس اوراق بهادار کشور در سنوات آینده دچار مشکلات فرار سرمایه و نهایتا بی اعتمادی سرمایه گذاران به عملکرد آنان نشوند.
بسیار طبیعی است که در چرخه اقتصادی تمام کشورهای جهان دوران رونق و رکود وجود داشته باشد، کما اینکه هنوز غرب و جهان سرمایه داری نتوانسته است از آخرین بحران خود در سال 2007 بیرون بیاید. اما دست اندرکاران و سرمایه گذاران ملاحظه نموده اند که در بدترین شرایط، بازارهای مزبور با فعالیت و ثبات به کار خود ادامه داده اند. زیرا توانسته اند از ابزارهای مالی مناسب در وضعیت رکودی استفاده نمایند.
این نقیصه در اوایل قرن بیستم نیز در غرب و بازارهای اوراق بهادار آن مشاهده می شد. وقتی دوران رکود فرا می رسید سرمایه گذاران رغبت سرمایه گذاری را از دست می دادند. اما در نیمه دوم قرن بیستم، ابزارهای جدید مالی توانستند مشکل فرار سرمایه در شرایط رکودی را حل نمایند و امروز مدیریت ریسک، دیگر به نظریه های قدیم توجه چندانی ندارد و بازارهای آن در رونق و رکود بسیار متعادل هستند.
ابزارهای مالی جدید در چند دهه گذشته نه تنها توانسته اند بازارها را در شرایط رونق و رکود از نظر حجم معاملات و عملیات باثبات نگه دارند، بلکه قادر بوده اند که تا حدود زیادی ریسک بازار و شرکتها را تحت کنترل بگیرند و در واقع تئوریهای مدیریت سبد را به زیر سئوال ببرند.
امروز بازارهای اوراق بهادار جهان در هر شرایطی رونق را از دست نمی دهند، چرا که در شرایط رکود هم خوب عمل می نمایند و در واقع بازار دو طرفه ای دارند که در رونق و رکود به خوبی عمل می کنند و مدیران و معامله گران از هر دوی این شرایط استقبال و منتفع می شوند.
اما بازار بورس اوراق ایران یک طرفه می باشد و به محض آنکه شرایط رونق کاهش یابد، به همان میزان سرمایه ها از آن خارج می شود. چراکه در شرایط رکود هیچگونه تدبیری و یا شرایطی را برای ماندگار بودن سرمایه گذار فراهم نمی کند. چنانچه شرایط رکودی در کشور فراهم آید و دیدگاه سرمایه گذاران به آینده اقتصادی خوشبینانه نباشد، آیا می توان رونق بازار اوراق بهادار را در شرایط مختلف اقتصادی حفظ نمود؟
اوراق اختیار معامله ابزار جدی و اصلی برای دو طرفه کردن بازار می باشند که ریسک آنان به مراتب کمتر از اوراق آتی است. یکی از مهمترین ابزار مالی مدیریت ریسک استفاده از اوراق مشتقه می باشد که بازارهای اوراق بهادار را در هر شرایطی در تعادل و پر رونق نگه می دارد و موجب می شود سرمایه گذاران و مدیران، سرمایه های خود و مشتریانشان را به نوعی بیمه نمایند. اهل بازار سرمایه به خوبی می دانند که خرید اوراق اختیار معامله (و نه فروش آن) نوعی پوشش ریسک است و خرید این اوراق دارای ریسکی محدود و بازدهی نامحدود می باشند و می توانند به بورس اوراق بهادار تعادل و عمق بیشتری ببخشند. مکانیزم بکارگیری آنان نیز به مانند اوراق آتی است و دارای تسویه ای روزانه در حساب های نسیه است. اما با صرفه تر و کم ریسک تر از اوراق آتی است و در شرایط رونق و رکود اقتصادی بازارهای سرمایه را حفظ می کنند.
تسریع در بکارگیری اوراق اختیار معامله (Options) حتی در سطحی محدود، یکی از اقداماتی است که سرمایه گریزی در بورس اوراق بهادار را در شرایط رکودی نه تنها کاهش می دهد، بلکه به کارآمدی بیشتر این بازار کمک شایان توجهی می کند.
خوانندگان محترم استحضار دارند که در بازارهای کارآمد اوراق بهادار و بورسهای کالای جهان خرید و فروش نسیه بسیار رایج است و سرمایه گذارانی که دارای اعتبـــــاری مخدوش ثبت نشده نباشند می تواننـــد در سرمایه گذاریهای خــــود از حسابهای اعتبــــاری (Margin Account) استفاده نمایند.
راه کار دوم برای حفظ سرمایه در بورس اوراق بهادار نیز، فراهم آوردن امکان خرید و فروش های نسیه (Margin) است. بازارهای کارآمد جهان از اینگونه حسابها استفاده عمده ای می نمایند. مکانیزم و ضوابط خرید و فروشهای اعتباری و نسیه بستگی به سهام شرکتهای مورد معامله دارد. به عنوان مثال سهام شرکت google و یا Apple تا سطح 70% قابلیت خرید اعتباری دارند. سرمایه گذارانی که اینگونه سهام را معامله می کنند، با پرداخت فقط 30% وجه معامله وارد بازار می شوند و در قبال بدهی خود به کارگزار، سهام خریداری شده را در گرو کارگزاری می گذارند و از آنجا که تسویه به شکلی روزانه انجام می شود، نوسان در قیمت سهم و کاهش قیمت آن موجب می شود که کارگـــزار از مشتری می خواهـــد سطح خود را به 30% برساند و به اصطـــلاح مشتـــری “Margin Call” دریافت می دارد.
به بیان دیگر سرمایه گذارانی که اقدام به خرید اعتباری و نسیه اوراق بهادار می نمایند، در قبال بدهی خود، سهام خریداری شده را وجه الضمان قرار می دهند و کارگزاران نیز همیشه سطح تعهد آنان را بطور روزانه تحت نظر دارند و چنانچه مشتری نتواند سطح خود را معادل 30% و یا مقدار تعیین شده برای هر سهم نگه دارد، کارگزار می تواند نسبت به فروش سهام او اقدام نماید. خرید و فروشهای اعتباری و نسیه (Margin) در بازارهای کارآمد امروزین بسیار رایج و محبوب هستند و توانسته اند حجم معاملات و مبادلات را بطور چشمگیری در شرایط رونق و رکود افزایش داده و حفظ نمایند.
راه کار ســـوم که وجـــود آن برای ایجاد بازار دو طرفه لازم است، استفـــاده از مکانیـــزم پیش فروش سهـــام (Short Selling) است. در این گونه عمل سرمایه گذار به جای خرید سهم، اقدام به فروش سهمی که ندارد می نماید و در واقع سهام را از کارگزار خود قرض نموده و می فروشد و هنگامیکه قیمت سهم کاهش پیدا نمود، آنرا می خرد و به کارگزار بازپس می دهد و سودی عاید خود می کند. اینگونه عمل در شرایطی است که معامله گر فکر می کند، سهم خاصی امکان سقوط قیمت دارد.
راه کار چهارم توجه جدی به فراهم آوردن امکان انجام معامله صندوقهای سرمایه گذاری مشترک در تالار بورس اوراق بهادار است. در حال حاضر صندوقهای سرمایه گذاری در بازارهای غرب محبوبیت خود را بطور نسبی از دست داده اند و سرمایه گذاران رغبت بیشتری به معاملات صندوقهایی دارند که قیمت آنان در تابلوی بــورس قابل مشاهده و شفاف هستند. اینگونـــه صندوقهـــا ETF نامیـــده می شـوند  (Exchang Traded Fund) که دارای شفافیت بیشتر و امکان معامله آسان تر بوده و سلامت بیشتری را در بازار سرمایه به نمایش می گذارند.
لذا بکارگیری توام مکانیزم پیش فروش (Short Selling) و ابزار اختیار معامله (Option) و (ETF) و فراهم نمودن امکان خرید و فروشهای نسیه، سناریوی کاملی برای ثبات بازار سرمایه است که در چهارچوب فرهنگ اسلامی خود، این ابزار و روشها دیر یا زود وارد بازار می شوند، اما در برهه زمانی جاری استفاده و بکارگیری این ابزار بسیار پراهمیت است و در مواجه به ماههای آینده می توانند از نوسانات و خروج سرمایه نه تنها جلوگیری نماید، بلکه سرمایه های خارجی و داخلی زیادی را جذب خود نمایند.
مسئله آخر آنکه، بازارگردانی در کشور چندان رایج و کارآمد نیست. وجود بیشتر بازارسازان همیشه موجب حفظ نقدینگی و ثبات تمام بازارهای پول و سرمایه می باشد که انشاا... در نوشتار بعدی با تفصیل بیشتری از آن یاد خواهد شد.
با تشکر
محمود گنابادی Ph.D.
FCSI, CIM, FMA, CSA

No comments:

Post a Comment