Thursday, March 25, 2010

Financial Planning is a neseccity in the west, Oct. 2002

برنامه‌ريزي مالي در غرب يك ضرورت مسلم است


در اقتصاد باز آمريكاي شمالي وجود رقابت آزاد در بازارها موجب شده است كه روز به روز شيوه‌هاي بازاريابي و فروش جذابتر و فريبنده‌تر شوند. مصرف‌كننده امروز در مقايسه با گذشته, توان مقاومت در مقابل وسوسه‌هاي مدرن بازاريابي را ندارد و برخي اوقات بدون داشتن طرح قبلي, تصميم به خريدهاي جدي ميگيرد. در بسياري مواقع اين‌گونه تصميمات حتي از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نبوده و خريد انجام‌شده تحت تاثير فشار فروش انجام يافته است. از طرف ديگر تنوع كالا و خدمات به بركت همين رقابت آزاد, حق انتخاب مصرف‌كننده را افزايش داده است. الگوي بازار اقتصادي غرب به گونه‌اي است كه مصرف‌كننده آگاه و مطلع را منتفع و خريدار بي‌اطلاع را متضرر مينمايد. به بيان ديگر, در بازارهاي غرب آنان كه آگاهي و اطلاعات كمتري دارند, مي‌بايد هزينه بيشتري براي زندگي بپردازند.
سرعت رشد تكنولوژي از اوايل دهه هفتاد ميلادي شدت فزاينده‌اي يافته است و مراودات و مبادلات سنتي جاي خود را به ارتباطات الكترونيكي پيچيده داده‌اند. گرچه اين گونه نظام ارتباطي به ارتقاي سطح كيفي جامعه انجاميده است, ولي در بسياري موارد مصرف‌كننده بي‌اطلاع را نيز درسرگم و بعضا در اتخاذ تصميم صحيح, گمراه ساخته است.
به هر تقدير ره‌آوردهاي مثبت تكنولوژي موجب شده تا كانادايي‌ها از عمر طولاني‌تر, سلامت بهتر, اوقات فراغت بيشتر بهره‌مند گردند, اما عوارض و تبعات اجتماعي و اقتصادي اين تحولات نيز قابل لمس و بعضا موجب نگراني است. طول عمر و اوقات فراغت بيشتر به معني دوران بازنشستگي درازتر است. در دوران پيري و فرسودگي, نياز به منابع مالي از هر زمان ديگر بيشتر است, زيرا قدرت كار و فعاليت كاهش يافته است.
به دنبال تغييرات زيربنايي و اصولي در شيوه هاي ارتباطي, مفاهيم سنتي خانواده و روابط فاميلي نيز به سرعت در حال تغييرند. جوامع پيشرفته به سرعت فردگرا ميشوند. تحقيقات اخير در كانادا نشان داده است كه تعداد تشكيل خانواده نسبت به دهه‌هاي قبل رو به كاهش گذارده و تعداد آنها كه حاضر به تشكيل خانواده نيستند و به تنهايي زندگي ميكنند در حال افزايش است. همچنين, افزايش هزينه ها و نيازهاي زندگي موجب شده تا خانواده ها نتوانند مانند گذشتگان از يكديگر حمايت نموده و به والدين و يا فرزندان خود كمك مالي كنند. به نظر ميرسد كه انسان قرن جاري مي بايد به تنهايي براي عمر طولاني‌تري آماده باشد.
پديده هاي علمي نيم قرن اخير به بالا رفتن شديد هزينه‌ها انجاميده, اما تاثير چنداني بر درآمدها نگذاشته است. كيفيت زندگي, هزينه تحصيلات, هزينه‌هاي مالياتي در سه دهه اخير باعث كاهش سطح پس‌انداز و افزايش بدهي‌هاي افراد گرديده است. پرداخت وام خريد خانه به تنهايي حجم زيادي از درآمدها را مي‌بلعد.
تحقيقات اخير حاكي از آنند كه ميزان پس‌انداز عمومي مردم در پايان قرن بيستم در پايين‌ترين سطح خود نسبت به بيست سال گذشته بوده و نسبت بدهيهاي آنان در بالاترين سطح خود قرار گرفته است. لذا در قرن بيست و يكم, انسان تنهاتر, عمرش طولاني‌تر, هزينه هايش بيشتر و قدرت پس‌اندازش كمتر است. امروزه عدم اطمينان به آينده, مقوله‌اي بسيار جدي و قابل تعمق براي جوامع غربي است. غربي‌ها از همان ابتداي فعاليت در بازار كار, تلاش ميكنند كه با استفاده از تمام اهرمها و برنامه‌هاي بازنشستگي دولتي و خصوصي به ميزان كافي جهت روزهاي بازنشستگي خود پس‌انداز كنند.
تخمين زده ميشود كه معمولا مخارج دوران بازنشستگي چيزي در حدود 75 درصد مخارج ماهيانه دوران كار است. چگونه در دوران بازنشستگي هزينه‌هاي زندگي را تامين كنيم؟ گرچه استفاده از مستمري كهولت و بازنشستگي دولتي يكي از منابع تامين پول مورد نياز است, اما مبلغ آن كافي نيست. كمك‌هاي دولتي معمولا به گونه‌اي محاسبه ميشود كه در سطح حداقل بماند تا دريافت‌كننده كمك مجبور باشد براي زندگي بهتر تلاش بيشتري نمايد.
گرچه اين دليلي براي كم بودن مستمري بازنشستگي نيست, اما منبع ديگر تامين وجوه مورد نياز در اين دوران, استفاده از صندوقهاي بازنشستگي كارمندي و خصوصي نيز مطرح است. آنان كه در كانادا كار و فعاليت نموده و درآمد ايجاد مي‌نمايند, معمولا از اين صندوقها بهره ميگيرند و از مزاياي مالياتي قابل توجهي استفاده ميكنند. مقرر است كه درباره مستمريهاي دولتي (CPP) و صندوقهاي پس‌انداز و بازنشستگي (RRSP) در شماره‌هاي آتي مفصلا صحبت شود.

پس‌انداز
طرح‌ريزي پس‌انداز عبارت از بكارگيري مجموعه‌اي از تكنيك‌هاي ساده در جهت تامين آينده است. استفاده از امكانات و مزايايي كه در جهت تشويق به سرمايه‌گذاري و پس‌انداز طراحي شده‌اند, كاري عاقلانه و درواقع ضروري است. بكارگيري مزاياي مالياتي چندجانبه در جهت پس‌انداز براي بازنشستگي, عملي هوشمندانه است. زيرا با پس‌انداز بخشي از درآمد ساليانه در صندوق بازنشستگي, نه تنها در آن سال ماليات كمتري ميپردازيم بلكه به درآمد حاصل از پس‌انداز هيچگونه مالياتي در سال مزبور تعلق نميگيرد.
اگر خانواده‌هاي مهاجر ايراني ابزار, برنامه ها و مزاياي اجتماعي و اقتصادي موجود را بطور وسيعتري شناسايي نمايند و از كم و كيف طرحهاي رفاهي دولت اطلاعات بيشتري داشته باشند, مبالغ قابل توجهي از هزينه‌هايشان صرفه‌جويي شده و به سوي پس‌انداز و سرمايه‌گذاري موثرتري روان خواهند شد.
براي تهيه يك برنامه پس‌انداز و سرمايه‌گذاري, كليد اصلي آن است كه هدفهاي پس‌انداز را كاملا مشخص كنيم. معمولا سه هدف عمده يك خانواده عبارت از تحصيل فرزندان, خريد خانه و بازنشستگي آسوده است. اگر هدف ما آن باشد كه براي تحصيل فرزند خود در دانشگاه 40000 دلار ظرف ده سال پس‌انداز نماييم, تكليف معلوم است. بايد به دنبال مزايا و فرصتهاي سرمايه‌گذاري متناسب با وضعيت خود بگرديم. با اندكي بررسي درمي‌يابيم كه دولت معادل 20% ميزان پس انداز ساليانه ما (حداكثر تا مبلغ 400 دلار) به هر صندوق پس‌انداز تحصيلي در سال اضافه مينمايد. از اين وجوه قابل سرمايه‌گذاري در انواع فرصتهاي بازار اوراق بهادار با بازده‌هاي متفاوت است. بحث صندوقهاي پس‌انداز تحصيلي RESPs را در آينده پي خواهيم گرفت.

تبيين هدف
هدف‌گذاري اولين گام در برنامه‌ريزي مالي خانواده است. اهداف مالي خود را مشخص كنيم, زمان‌بندي نماييم و تخمين بزنيم. ابزار رسيدن به اهداف را شناسايي و به كار گيريم. بسياري از ما گمان ميكنيم كه سنگيني هزينه‌ها مجال سرمايه‌گذاري و پس‌انداز را نميدهد. بنده نيز بر همين عقيده بودم, اما با نگاهي مجدد به صورت مخارج و درآمدهاي ماهيانه خود دريافتم كه ميتوان هزينه‌ها را كاهش و درآمدها را افزايش داد. اگر بخش مالي خانوادگي خود را به مانند يك واحد اقتصادي تلقي كنيم و درآمد و هزينه ماهيانه خود را ليست كنيم, ميتوانيم امكان افزايش درآمدها را بررسي و هزينه‌هاي متورم و غيرضروري خود را شناسايي كنيم.

افزايش درآمدها
اكثر مردم بالاخص طبقه حقوق‌بگير مي‌پندارند كه درآمدشان ثابت است و امكان افزايش آن فراهم نيست. اين مطلب در بسياري موارد صادق نيست. اگر درآمد را مجموعه وجوهي تعريف كنيم كه به نحوي وارد زندگي ما ميشوند, آن وقت ميتوان به نكات و منابع تامين درآمد مازاد بر حقوق پي برد. به عنوان مثال اگر وجهي در حساب پس‌انداز بانكي خود داريم آن را به سمت سرمايه‌گذاريهاي پرسودتر سوق دهيم. وجوهي را كه در حساب جاري نگهداري مي‌نماييم به حسابهاي پربهره تر منتقل كنيم. پولي را كه در شش ماهه آينده مورد نياز نيست به حسابهاي بلندمدت بگذاريم. از مزايا و معافيتهاي مالياتي حداكثر بهره‌برداري را بنماييم و بالاخره دارايي‌هاي غيرمولد از قبيل سكه و تمبر و غيره را در صورتي كه به نيت سرمايه‌گذاري نگهداري مي‌كنيم, تبديل به دارايي‌هاي مولد از قبيل اوراق بهادار نماييم.

كاهش هزينه‌ها
در ليست مخارج ماهيانه هميشه ميتوان هزينه‌هايي را يافت كه كاهش و يا حذف آنها تاثير چنداني بر كيفيت زندگي نمي‌گذارند. هزينه هاي پذيرايي, رستوران, دكوراسيون, سفرهاي تفريحي از جمله اين هزينه ميباشند. هزينه بهره نيز يكي از معمول‌ترين اقلام پرداختي اكثر مردم است. در الگوي مصرف غرب, بخش مهمي از درآمد افراد صرف پرداخت بهره‌هايي ميشود كه از بابت بدهيهاي خود مي‌بايد به موسسات وام‌دهنده پرداخت نمايند. اين هزينه‌ها نيز مي‌بايد به حداقل خود كاهش يابند.
كارتهاي اعتباري (Credit Cards) براي مصارف روزمره در بسياري اوقات منجر به تصميمات غلط خريد ميشوند. دارنده اعتبار, قدرت خريد دارد او بايد تصميم بگيرد كه آيا خريد مورد نظر يك ضرورت است يا خير. البته مفيد و يا مضر بودن كارتهاي اعتباري بستگي به چگونگي استفاده از آنها دارد. اما استفاده از كارتهاي اعتباري متعدد با بهره‌هاي بالا عاقلانه نيست. توصيه ميشود كه در صورت امكان يك حساب اعتباري با بهره كم و سقف اعتباري بالا را جايگزين كارتهاي اعتباري نماييم. اعتبارات شخصي (Line of Credit) شباهت به حسابهاي جاري دارند و دارنده اعتبار ميتواند بدون آن كه در حساب پولي داشته باشد, از آن برداشت نمايد. اين گونه اعتبارات معمولا در قبال تضمين اعطا ميشوند. به همين علت بهره آنان بطور محسوسي از كارتهاي اعتباري پايين‌تر و لذا مقرون به صرفه است.

سه مقوله تبيين هدف, افزايش درآمد و كاهش هزينه در مبحث برنامه ريزي مالي داراي اهميت ويژه هستند و لازم است در مورد هر يك به تفضيل سخن گفته شود. در نوشته هاي آتي تلاش ميشود كه اين مطالب بيشتر شكافته شده و تبيين گردند. هدف از ذكر آنها در اين مجال صرفا آشنايي فارسي زبانان با چگونگي برنامه ريزي مالي در اصول است.
به هر صورت چنانچه در بررسي درآمد و هزينه ماهيانه بتوانيم به شرحي كه گذشت از هزينه‌ها كاسته و به درآمدها بيافزاييم, و وجوه صرفه‌جويي شده را براي آينده‌اي آسوده‌تر سرمايه‌گذاري نماييم, اساس يك زندگي برنامه‌ريزي شده و بي‌دغدغه را براي خود و نسلهاي بعد پايه گذاشته‌ايم.در نوشتار بعدي به توضيح و تشريح مستمري كهولت و بازنشستگي دولتي در كانادا پرداخته و توضيح ميدهيم كه دولت چه بخش از نياز دوران كهولت را جوابگو است. شهروند كانادايي تا چه ميزان از آنها استفاده ميكند و نسبت به بهره‌گيري از اين ابزار بي‌تفاوت نيست. به دنبال آن نيز روشهاي ديگر تامين آينده مالي را مرور ميكنيم.

خلاصه
پيشرفت فزاينده تكنولوژي و تحولات بنيادين در شيوه‌هاي ارتباطات جمعي و فردي تاثيرات خود را بر مفاهيم اجتماعي و اقتصادي نشان ميدهند و لغت‌نامه تازه‌اي براي آينده تدارك مي‌بينند. مفهوم خانواده در حال تغيير است. فاميل‌سالاري تبديل به فردسالاري شده و بشر ميبايد به تنهايي و بدون انتظار كمك از بستگان خود زندگاني را بگذراند. عمر متوسط در حال افزايش است و دوران كهولت و درماندگي روز به روز طولاني‌تر ميشود. افزايش هزينه‌هاي زندگي و كاهش سطح پس‌اندازها همه و همه باعث شده است تا غربي‌ها از ابتداي زندگي به آينده خود به شكل حساب شده‌تري بنگرند و براي زندگي طولاني‌تر از نظر مادي برنامه‌ريزي كنند. اولين قدم در طرح برنامه مادي زندگي, مشخص كردن اهداف و تحت نظر داشتن و كنترل هزينه‌هاست.

No comments:

Post a Comment