Thursday, March 25, 2010

Investmen & Risks, August 2004

August 2004,
ريسك و خطر سرمايه‌گذاري


اگر خيال كنيم كه سرمايه‌گذاري بدون ريسك موجوديت دارد, به خطا رفته‌ايم. هرگاه وجوه خود را در بانك نگه داريم و يا در حسابهاي پس‌انداز ذخيره كنيم، ريسك نكرده‌ايم. اما وقتي سراغ سرمايه‌گذاري ميرويم، خطر افزايش و يا كاهش سرمايه و يا سود و زيان را مي‌بايد درك كنيم. عقل سالم و منطقي ميگويد كه در هنگام سرمايه‌گذاري به ريسك آن توجه كنيم و به دنبال آن به بهترين سرمايه‌گذاري فكر كنيم.
ريسك به معني خطر است و دامنه نوسان ارزش سرمايه‌گذاري را ميتوان ريسك تلقي كرد. اگر حاضريم در راهي سرمايه‌گذاري كنيم كه ممكن است نيمي از سرمايه‌مان را از دست بدهيم, طبعا براي قبول چنين ريسكي, پاداشي در آن طرف سرمايه‌گذاري وجود دارد كه ميگويد ممكن است سرمايه‌گذاري شما دو برابر شود. يعني 100% سود ببريد. اين شماييد كه تصميم مي‌گيريد كه يا نيمي از سرمايه خود را از دست ميدهم و يا سرمايه خود را دو برابر ميكنم. هر كدام از ما داراي درجه ريسك‌پذيري خاص خود هستيم. عامل سن, استخدام, شرايط مالي و مسايل مختلف خانواده هر يك موجب مي‌گردند كه درجه ريسك‌پذيري ما از يكديگر متفاوت باشد.
ريسك انواع مختلف دارد, اما تحليلگران بازار و تئوريسين‌ها به طور كلي ريسك را در دو دسته جاي داده‌اند. ريسك‌هاي بازار و ريسك‌هاي غيربازار. ريسك بازار را به نام ((ريسك سيستماتيك)) و ريسك غيربازار را به نام ((ريسك غيرسيستماتيك)) نام نهاده‌اند.
ريسك سيستماتيك و يا ريسك بازار همان طور كه از نامش پيداست, اتفاقاتي كه در سطح كل اقتصاد و نهايتا بازارهاي كل كشور اتفاق مي‌افتد و همه شركتها, هرچند هم كه مقتدر و سودآور باشند, كم و بيش از آن آسيب مي‌بينند و قيمت بازار سهام آنان و يا ارزش كل آنان كاهش مي‌يابد. ريسك‌هاي غيرسيستماتيك در طبقات داخلي شركتها اتفاق مي‌افتند كه به موضوع رقابت بين واحدهاي توليدي مي‌پردازند.
به هر حال براي آن كه به تفضيل بيشتر درخصوص اين ريسك‌ها بپردازيم، يك طبقه‌بندي ديگر را مورد نظر قرار مي‌دهيم كه ريسك را به شش دسته تقسيم نموده است: ريسك اعتبار شركتها, ريسك بازار, ريسك نرخ بهره, ريسك تورم, ريسك برابري نرخ ارز و ريسك سياسي.

ريسك بازار Market Risk به شرايط كل اقتصاد كشور توجه دارد كه در حال رشد يا ركود است. وقتي اقتصاد در حال ركود است, قيمت سهام رو به كاهش مي‌گذارد و حتي قوي‌ترين شركتها از اين كاهش قيمت بي‌آسيب نمي‌مانند. اولين اقدام يك سرمايه‌گذار نگاه به اقتصاد كشور باشد كه در حال رشد يا ركود است و سپس بر اساس شرايط اقتصادي اقدام به سرمايه‌گذاري نمايد.

ريسك اعتبار يك شركت Credit Risk همان طور كه جهت اخذ وام و خريدهاي نسيه, واحدهاي اقتصادي ميتوانند وضعيت اعتباري ما را چك كنند, ما نيز در سرمايه‌گذاريهاي خود حتي ميبايد وضعيت اعتباري شركتها را قبل از انجام هر معامله چك كنيم. خواه خريد اوراق بهادار و قرضه آن شركت باشد و خواه طرف معامله و قرارداد ما قرار بگيرد. اين ريسك در كشور كانادا بيش از آمريكا اهميت دارد. چرا؟

ريسك نرخ بهره Interest Risk كاهش نرخ بهره موجب فعال‌تر شدن اقتصاد و افزايش قيمت اوراق بهادار ميشود. بنابراين چنانچه به اين نرخ توجه شود, هميشه ميتوان سير قيمت سهم را از اين ديدگاه چك كرد و بطور كلي مسير قيمتها را تخمين زد.

ريسك تورم Inflation Risk اگر تورم بالا برود و ميزان آن در سطح سود دريافتي‌ها باقي بماند, درحقيقت ما زيان كرده‌ايم. چگونه؟ اگر سرمايه‌گذاري ما 5% بهره بدهد و نرخ تورم 5% باشد, ما درواقع هيچ چيزي به دست نياورده‌ايم. اما اداره ماليات كانادا كاري به تورم ندارد. ميگويد 5% سود بهره برده‌ايد 50% (و يا كمتر) از آن را بابت ماليات بدهيد. ملاحظه ميكنيد كه 5/2% هم از جيب مايه ميگذاريم. براي آن كه بدانيم چند درصد درآمد خالص داشته‌ايم, هميشه درآمد را مي‌بايد از نرخ تورم ماليات كم كنيم. (نرخ درآمد اسمي منهاي نرخ تورم برابر است با نرخ درآمد واقعي) پس خطر تورم را نيز بايد هميشه در نظر داشته باشيم.

ريسك برابري نرخ ارز Exchange Rate Risk امروزه بسياري از شركتهاي بزرگ كانادايي, بالاخص بانكها و كمپاني‌هاي چندمليتي در ارتباط با معاملات جهاني خود به برابري نرخ پول‌هاي جهان بسيار حساس هستند. نوسان نرخ برابري ارزها ميتواند موجب نوسان بسياري در سود و زيان آنها شود. لذا توجه به دلار آمريكا و كانادا, پول اروپا و ين ژاپن موكدا توصيه ميشود و اگر به سرمايه‌گذاري علاقمند باشيد, دنبال كردن آنان روي شبكه اينترنت بسيار آسان و زمان زيادي نميگيرد.

ريسك سياسي Political Risk دولتها به تبع سياستهاي مالي و پولي و روابط سياسي خود با ساير شركتها, در بسياري مواقع تصميماتي ميگيرند كه موجب نوسان قيمتهاي اوراق بهادار ميگردند. اگر كشوري به ناگهان محدوديتهاي ارزي در كشور اعلام كند, تصور كنيد كه چه تاثيري در درآمد آن شركت كانادايي ميگذرد كه در آن منطقه فعاليت داشته است. لذا هنگامي كه سهام شركتهاي بزرگ و معروف را ميخريم, بهتر است توجه به دامنه فعاليتهاي آنان بنماييم. ممكن است در مناطقي فعاليت ميكنند كه از نظر ما چندان باثبات نيست.

اگر مايليم كه با حداقل ريسك حداكثر استفاده را از بازارهاي اوراق بهادار كانادا ببريم, لازم است كه براي كاهش ريسك هاي خود به اين شش دسته نگاهي گذرا داشته باشيم و پس از آن تصميم‌گيري كنيم.

No comments:

Post a Comment