Friday, November 26, 2010

GOLD, a currency without border, part 4, Aug. 2007

طلا ارز بدون مرز
GOLD, a currency without border, part 4
Aug. 2007

قسمت اول آن در سال 2004 نوشته و چاپ شده است، اگر خوانندگان محترم نیاز به آن شماره دارند، لطفاً دانستنیها را در جریان قراردهند. مطمئناً یک نسخه برایشان پست خواهد شد.
در دو شماره قبل توضیح داده شد که چگونه دولت فدرال آمریکا ناچار شد که طلا را از پشتوانه دلار خود بردارد تا بتواند به حیات اقتصادی و پر زرق و برق خود ادامه دهد. این واقعیت که طلا در چند سال گذشته تقریباً 100% افزایش یافته است یک تصادف نیست. هنگامیکه بدهی های آمریکا کماکان افزایش یابد، به تدریج اعتماد جهانی به این پول کاهش می یابد و دیگر حاضر نخواهند بود اوراق خزانه آمریکائی را بخرند و یا با آن معادلات سنگین و آنچنانی انجام دهند.
اگر دقت کرده باشید پشت دلارهای کاغذی آمریکا نوشته شده است “In God We Trust” گرچه ما انسانها اعتقاد و ایمانمان به خدا است، اما از نظر اقتصادی شاید پشت دلارهای آمریکائی باید نوشته شود: “In Friends we rely” آن دوستانی که کماکان در حال وام دادن و خرید اوراق خزانه آمریکائی هستند، روزی کاسه صبرشان لبریز می شود و دیگر تکیه گاه خوبی برای پول بدون پشتوانه آمریکا نخواهند بود. یکی از واضح ترین و مشخص ترین علائم خطر در اقتصاد آمریکا این حقیقت است که آمریکا از ثروتمندترین تبدیل به بدهکارترین کشور جهان گردیده است. دولت فدرال آمریکا چنان کسر بودجه عظیمی را با خود حمل می کند که بسیاری از صاحبنظران معتقدند که بعید به نظر می رسد که در آینده کشورهای جهان به وام دادن رغبت نشان دهند و بجایش دلار بگیرند و اوراق خزانه دریافت دارند. زیرا که به تدریج این اوراق و این اسکناسها در حال از دست دادن اعتبار خود بوده و دیری نمی گذرد که چیزی به جز کاغذهای چاپ شده نخواهند بود. لذا در سالهای آینده نمی توان کماکان به دوستی و عطوفت سایر ملل تکیه کرد.
در شرایطی که تضاد در منافع سیاسی و پولی و اقتصادی و مسئله تروریسم در سراسر جهان شرایطی خاص را ایجاد کرده، آیا عاقلانه است که روی دوستی سایر کشورها که به کمک شرایط اقتصادی آمریکا بیایند، حسابی زیادی باز کنیم؟!
آمریکا دیگر یک تولید کننده تمام عیار نیست. در واقع آمریکا بزرگترین تولید کننده "بدهی" است. خرید کالاها و محصولات ساخت آسیای جنوب شرقی و سایر کشورهای رو به رشد و پرداخت آن با اوراق قرضه دولتی، چیزی جز تولید بدهی برای ملت نیست. مثالی که یکی از صاحبنظران مورد مصاحبه می زند آن است که «آمریکائی ها در حیاط پشت خانه خود یک درخت پول کاشته اند و هر وقت می خواهند محصولی بخرند به حیاط پشتی می روند و یک سری کاغذ از درخت پول خود می چینند و به جای کالاهای خریداری شده، این پول کاغذی (دلار و یا اوراق خزانه) تحویل می دهند. عجب معامله جالبی ، آمریکائی ها پول بی ارزش را به تولید کننده خارجی می دهند و آنها هم با کمال میل آن پول را می پذیرند و بسیار هم خوشحال اند که عجب تولید کننده های هوشمندی هستند. خدا می داند این روحیه و این شرایط تا کی ادامه خواهد داشت.البته باید گفت که کشورهای دیگر اهمیت فاجعه را درک کرده اند وچند سال است که به وضعیت بدون پشتوانه دلار پی برده اند و هر یک به تمهیدی بار دلاری خود را به تدریج در حال سبک کردن هستند. آنها بخاطر طلبهای خودشان هم که شده تلاش می کنند دلار را فعلاً و تا جائی که می توانند تقویت کنند، زیرا هم اکنون به طور کلی بیش از 80% صادرات جهان با دلار آمریکا معامله می شود، اما حفظ ارزش این پول بدون پشتوانه که صادر کننده آن یک کشوربدهکار است به طور قطع ادامه نخواهد یافت.
در سالهای اخیر کشورهای بیشتر و بیشتری شروع به ابراز نگرانی از وضعیت دلار کرده اند. این کشورها همگی از طلبکاران آمریکا هستند. کشورهائی مثل چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و تعدادی دیگر از این دولتها اعلام می کنند که دیگر قادر نیستند ارزش دلار را حفظ کنند و در واقع شروع به کاهش ذخیره دلاری خود کرده اند چنانچه این روند ادامه یابد به تدریج کشورهای مزبور مجبور خواهند بود که به سمت یک ارز قدرتمند تر مثل Euro و یا فلزی با ارزش ذاتی و بدون وابستگی به ارزهای جهان مثل طلا Gold روی آورند.
Adrian Day می گوید: یک روز ممکن است مردم شروع به فروش دلارهای خود نمایند. و دیگر برای صادرات خود پول دیگری به جز دلارهای آمریکائی طلب کنند ، آن زمان است که کاهش ارزش دلار را شاهد خواهیم بود. Adrian می گوید: امروز دلار حدود 35% از ارزش خود از دست داده است لذا اگراوراق قرضه خزانه، سودی معمول 6% (شش درصد) می دهند و دلار حدود 10% کاهش ارزش پیدا کرده باشد، مشخص است که مردم در حال از دست دادن ارزش پول خود هشتند. اگر سئوال شود که پس چرا کشورهای جهان کماکان کالاهای خود را با دلار عوض می کنند، پاسخ آن است که برای کالاهای انبوه این کشورها خریدار دیگری وجود ندارد که این حجم تولید را جذب کند. زمانی که این کشورها در شرایط بهتر اقتصادی قرار گیرند و در واقع استقلال اقتصادی پیدا کنند و نیازشان به خریداران آمریکائی کم شود، بحران دلار قطعاً آغاز خواهد شد و این بحران بسیار کم سابقه و یا حتی بی سابقه خواهد بود.
می خواهید بدانید چه اتفاقی می افتد؟ در آن زمان عملاً دلار آمریکا سقوط خواهد کرد و قیمت کالا در برابر دلار افزایش سرسام آوری خواهد یافت.
آقای Doug Casey نویسنده و تجزیه و تحلیلگران اقتصادی جهان می گوید که آمریکا در حال حاضر حدود 600 بیلیون دلاردر سال کسر تراز بازرگانی دارد. به بیان دیگر حدود 2 تریلیون دلار در دست غیر آمریکائی هاست و زمانی می رسد که هر کسی با عجله می خواهد خود را از مهلکه نگه داشتن دلار بیرون بکشد و آن زمان است که فاجعه اتفاق می افتد.
درس تاریخ روشن است
همیشه استفاده از پولهای کاغذی منتهی به فاجعه های اقتصادی شده اند. در طول تاریخ مدرن بشری همیشه پولهای کاغذی عمرشان به پایان رسیده است. گذشته نشان می دهد که هر دولتی که شروع به چاپ اسکناس بدون پشتوانه می کند، دیر یا زود ارزش پولش رو به نقصان می گذارد و بعضاً به تاریخ می پیوندند. کشور برزیل در سالهای 1994 – 1992 ارزش پولش به صفر تنزل کرد. مکزیک در سالهای 1995 – 1994 بیش از 50% را ارزش پولش را از دست داد. و در سال 1996 ،ارزش ین نیز 40% سقوط فاجعه باری داشت. در سال 1997 اکثر کشورهای آسیای جنوب شرقی ارزش پولشان سقوط کرد و روسیه نیز در 1998 بیش از 70% ارزش پول خود راازدست داد. در تمام این حوادث، چنانچه ساکن این کشورها بودید و به جای پول Gold در اختیار داشتید،در هیچکدامشان قدرت خرید خود را از دست نداده بودید. لذا در شرایط عدم اطمینان جهانی از نظر سیاسی، اقتصادی ، گرمای هوا، ... تروریسم، تنها آنهائی در امان هستند که حجم خوبی از پس انداز و دارائی های خود را تبدیل به طلا و یا نقره کنند.
در مثالهای فوق که منجر به سقوط پولهای کشورهای مزبور شد، یک عامل مشترک وجود داشت، حجم پول منتشره زیاد، به تورم دامن زد. زیرا مادام که عرضه پول بیش از بیش زیاد شود، ارزش آن پول کاسته می شود و در نهایت بی بهاء می گردد و کار تمام است. البته هیچ یک از دولتمردان نمی خواهند که چنین اتفاقی بیفتد. بخصوص دولت که مسئول و مختار کنترل بهینه اقتصادی و حجم پول است.زیرا تنها ابزار هر دولتی برای مبادلات داخلی و بین المللی پول آن کشور است و چنانچه این پول ارزش خود را از دست بدهد، کشور فلج می شود.
خیلی ها سئوال می کنند که چه هنگام این اتفاق می افتد. صاحبنظران مورد مصاحبه در این نوشتار، هیچ یک پاسخی به آن نداده اند ، اما گفتند که گرچه زمان دقیق آن معلوم نیست اما این حادثه به اندازه کافی نزدیک شده است تا مردم شروع به درک قضیه بکنند و پولها و پس انداز های خود را در فلزات گرانبها و حقیقی (طلا ، نقره و...) که دارای ارزش ذاتی هستند نگه دارند.
آمریکائیها در چند دهه گذشته یک سبک زندگی مرفه و آرام را تجربه کرده اند که کاذب بوده است زیرا دولت آمریکا در این مدت مشغول قرض گرفتن و صادرات پول خود بوده است پولی که هیچ هزینه ای برای چاپ آن پرداخت نمی شود. در ازای دلار بدون پشتوانه صادراتی، سایر کشورها به آن کالا، پوشاک ، ماشین آلات، مواد اولیه و .... فروخته اند. دولت آمریکا می باید سپاسگزار باشد. به قول این صاحبنظران دولت آمریکا در واقع چکهایی را صادر می کند که هیچوقت نقد نخواهند شد. در آینده وقتی این ملتها بخواهند دلارهای خود را به داخل آمریکا بازگردانند، در آن زمان است که تورمی انفجار آمیز سراسر آمریکا را خواهد گرفت و نرخ بهره در سطحی بالا می رود که برای هیچ کس قابل تصور نیست.
گرچه آینده طلا و نقره بر اساس این تحقیق بسیار روشن است اما همانطور که می دانید نوسانات ارزش این فلزات قیمتی نیز بسیار زیاد است و می توان سوار بر قایق سرمایه گذاری شد، اما از خاطر نبریم که استفاده از استراتژی و تکنیکهای سرمایه گذاری نیز مستلزم اطلاعات، صرف وقت و مشاهده دائم هر گونه خبر و اتفاق در طی 24 ساعت شبانه روز است. لطفاً به تنهائی اقدام به سرمایه گذاری در طلا نکنید، حتماً قبل از هرگونه اقدام با بنده و یا با مشاوران سرمایه گذاری خود مشورت کنید.
بی پیر مشو به زندگانی
هر چند که سکندر جهانی

No comments:

Post a Comment