Friday, November 26, 2010

Hunting for Opportunities, Financial Crisis, Part 2, Aug.2008

شکار فرصتها – بخش دوّم

Hunting for Opportunities (2)

August 2008

دکتر محمود گنابادی

در بخش اوّل این نوشتار که در فوریه سال جاری منتشر شد ، اینطور عنوان شده بود که دارایی های جهان ، بالاخص آمریکا طی ماههای آینده به شدت کاهش ارزش پیدا نموده و فرصت خوبی برای سرمایه گذاران جهانی فراهم خواهد شد تا این دارایی ها را با قیمتهای ارزانی خریداری کنند. مطلب دیگری که در این مقاله مورد ادعا بود همانا لزوم ایجاد تغییرات ساختاری در نظام مالی و سیستم پولی جهان بود و عنوان شد که قوانین و مقررات موجود در شبکه مالی و اقتصادی کشور متعلق به نیمه اول قرن بیست و یکم و سالهای پس از جنگ جهانی دوم است و نمی تواند احاطه به معاملات بسیار وسیع شبکه های اینترنتی داشته باشد و لذا تغییرات ساختاری در قوانین مزبور اجتناب ناپذیز خواهد بود.

در بخش اول شکار فرصتها اینطور نتیجه گیری میشود که در جریان این تغییرات ساختاری در سیتسم مالی غرب و کاهش ارزش دارایی ها ، فرصتهای بسیار نادری برای سرمایه گذاران فراهم می آید که به این عقیده ، پایه اصلی عملیات اقتصادی برای قرن حاضر خواهد بود و خلاصه عنوان شد که در جریان هر تغییر ساختاری ، معادلات اقتصادی و ترازنامه دولتها و مؤسسات تجدید ارزیابی شده و دوباره نویسی می شوند. به بیان دیگر اموال و دارایی های آنان به نوعی ارزیابی مجدد و به مزایده غیر مستقیم گذارده می شوند و فرصتهای بسیار استثنایی برای سرمایه گذران حرفه ای و هوشمند ایجاد میشود.

*********

امروز سوم اگست سال 2008 می باشد و با نگاهی به شش ماهه گذشته ملاحظه می نمایید که چه تغییرات و اصلاحات شگرفی در نظام مالی و اقتصادی جهان صورت پذیرفته و در حال شکل گرفتن است . ملاحظه می نمایید که دارایی های غرب ، بالاخص آمریکا نه تنها در بخش زمین و ساختمان ، بلکه در صنعت های دیگری مثل بانکها و مؤسسات مالی تأثیرات جدی گذارده است . بسیاری از بانکهای معروف و معتبر آمریکایی که ارزش میلیاردی داشتند ، امروز بیش از 70% ارزش خود را از دست داده اند. در چند ماهه گذشته سرمایه گذاران کوچک و بزرگ جهانی علاقه بیشتری به خرید دارایی های ارزان شده نشان می دهند.

خرید شرکت دارویی Genetec توسط اسرائیلی ها و کارخانه آبجو سازی Budweiser توسط اروپایی ها و مشارکت شیوخ خلیج فارس در سهام Citigroup تنها چند نمونه منتشر شده آن بود.

ثروتمندان بزرگ و کوچک ، حقیقی یا حقوقی ، هریک در حال مطالعه در ارزش این دارایی ها هستند تااز این فرصت ، که شاید در قرن حاضر تکرار نشود ، حداکثر بهره برداری را بنمایند و به قول خودشان آمریکا را ارزان بخرند. هیچوقت آمریکا در صد سال گذشته به این ارزانی نبوده است .

Buying America Cheap!

فارسی زبانان هموطن بدرستی می دانند که قیمت زمین و ساختمان در آمریکا حدود 40 تا 60 درصد کاهش ارزش یافته است ، اما این کاهش ارزش محدود به زمین و ساختمان نیست ، بلکه بخشهای دیگری را به شدت متأثر نموده است و بسیاری از مؤسسات بانکی و مالی را در معرض سقوط و ورشکستگی قرار داده است. در ماههای گذشته و تا کنون 7 بانک آمریکایی ورشکست شده و عنوان شده است که تعدادی بیشتری از بانکها در روزهای آینده ورشکست خواهند شد.

گر چه این بانکهای ورشکست شده ( به اسثتنای یک بانک ) بقیه محلی بوده اند، اما اعلام خبر ورشکستگی هر کدام موجب میشود که از ارزش بانکهای بزرگ و معتبر آمریکایی کمی کاسته شود. سرمایه گذاران هوشمند و حرفه ای به دقت و بطور مستمر بر ارزش این مؤسسات بانکی و مالی نظارت دارند تا در بهترین موقع بتوانند آنها را در حداقل قیمت خریداری نمایند. بانکهای بزرگ جهانی که سابقه ی دیرینه در جهان دارند و در سطح بین المللی فعاّل هستند ، بنیه حفظ و ثبات را داشته اما کاهش ارزش فوق العاده ای یافته و برای سرمایه گذاری بسیار جذاب شده و می شوند.

امروز شرکتهای بانکی بزرگ آمریکا که تا نیمه اّول سال 2007 دارای ارزشهای میلیاردی بودند، آنقدر کاهش ارزش یافته اند که سرمایه گذاران و مؤسسات اسرائیلی ، عرب ، اروپایی و آمریکای جنوبی و چین و ژاپن به مطالعه و شکار آنان مشغولند. البته این جریان برای آمریکایی ها چندان بد هم نیست ، بالاخره ورود نقدینگی به آمریکا در نتیجه این سرمایه گذاریها شاید دلار آن را از وضعیت مهلک فعلی نجات دهد.

اجازه دهید روشن تر به عرض برسانم :

تراز نامه مالی دولت آمریکا مملو از دارایی های بلند مدت و نقدینگی است و بطور نا متناسبی ثروت ملی در آن پخش شده است ، در بخش بدهیها نیز کشور دارای بدهی های جاری و بلند مدت روز افزونی است . لذا صورتهای مالی این کشور کیفیت دارایی ها و اقتصاد کشور را زیر سئوال برده است .

لذا صاحبنظران و مقامات آمریکایی بخوبی آگاهند که برای تغییر ساختار مالی خود ناچار خواهند بود برخی دارائی های خود را با قیمت های ارزان به علاقمندانی که از آینده آمریکا و بدهی های آن چندان مطمئن نیستند ، بفروشند.

ورود وجه نقد به آمریکا و سرمایه گذاری در این کشور در واقع نجات بخش کشور است و حرکتی بسیار مؤثر و کارآمد خواهد بود.

اما این عمل جز از طریق فروش ارزان دارایی ها ممکن نیست ، آمریکایی ها نیز می دانند که گر چه امروز دارایی های خود را ارزان تر می فروشند ، اما مشارکت بیشتر جهانی در دارایی های آمریکای نفوذ اقتصادی آمریکا را در کشورهای دیگر توسعه می دهد و نهایتا موجب جبران زیان های امروز خواهد شد.

لذا ملاحظه می کنید که در جریان این معاملات و مذاکرات فروش دارایی های آمریکائی که شاید در تاریخ آمریکا بی سابقه بوده و خواهد بود ، همه طرف ها راضی و خوشحال هستند. سرمایه گذاران توانسته اند دارایی های آمریکایی را با 80% تخفیف بخرند و آمریکایی ها توانسته اند وجه نقد تهیه کرده و سرمایه گذاری خارجی بیشتری را جذب کشور نمایند

ورود سرمایه به آمریکا نه تنها قدرت نقد ینگی به کشور می دهد و میزان بدهی های آن را کاهش می دهد و موجب افزایش قدرت دلار می گردد ، بلکه بازارهای بیشتری را به روی کالا ها و خدمات آمریکایی باز می کند و رشد کشور را در یک دورۀ میان مدت 7 ساله به شدت افزایش می دهد.

شاید یکی از علل افزایش ارزش دلار در نیمه دوم ماه جولای امسال ورود نقدینگی به کشور از طریق سرمایه گذاران خارجی بوده است. اما اینکه دارایی های آمریکایی تا کجا و به چه میزان دیگر طی ماههای آینده کاهش ارزش پیدا خواهند کرد ، برای هیچ کس مشخص نیست . برخی از اهل نظر گمان می کنند که اکنون تقریبا قیمت ها در پایین ترین سطح خود هستند و بسیاری می گویند که جریان کاهش ارزش دارایی های آمریکایی کماکان ادامه خواهد داشت و به سال 2009 نیز خواهد رسید.

به این عقیده ، اینکه تا کجا و به چه میزان دیگر دارایی ها کاهش ارزش پیدا می کنند دلار آمریکا چه عاقبتی خواهد داشت ، بستگی به حرکتها و خط مشی های سیاستگذاران آمریکایی در روزها و ماههای آینده دارد.

امروز دولتمردان وسیاستگذاران آمریکایی در بسیاری از مسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی اتفاق نظر ندارند و مشغول جنگ و جدال هستند. لذا سیاستهای آنان هماهنگی لازم و کافی را ندارد و این امر قوانین مصوب را کم تأثیر می نمایند.

قانون « ضد ضبط خانه » که در تاریخ آمریکا بی نظیر است ، پس از چند ماه در گیری در دو مجلس ، بالاخره به دست دولت رسید و آقای Bosh آن را با بی میلی تصویب نمود. مفاد این قانون بگونه ای است که مشکل است نتایج آن را بطور قطع و یقین پیش بینی نمود. براساس این قانون دارندگان وام می توانند از بانکهای خود تخفیف عمده گرفته و قرارداد وام جدیدی را امضاء نمایند که دولت نیز آنرا بیمه و تضمین می نماید.

گر چه این قانون توانسته است از میزان نگرانی های بخشی از جامعه مصرف و صاحبان خانه حداقل در کوتاه مدت بکاهد ، اما عملا موجب میشود که تعهدات و بدهیهای مردم به دولت منتقل شده و بدین ترتیب دولت را در مضیقه مالی بیشتری نیز قرار دهد.

اگر این قانون نتواند به اهداف از پیش تعیین شده خود که ثبات دادن به صنعت ساختمان و وام است دست یابد ، وضعیت اقتصادی آمریکا بدتر شده و با توجه به سایر پدیده های سیاسی و اجتماعی و جغرافیایی جهان وضعیت دلار آمریکا را صدمه ای مهلک بزند.

برای سرمایه گذارانی که نظارت مستمر بر جریان دارایی های آمریکای دارند ، ضروری است که به میزان بدهیهای آمریکایی در ماههای آینده توجه داشته باشند ، کاهش حجم بدهیها خبری خوب و نشان دهنده ورود و جریان نقدی وجوه Cash Flow)+) می توان تلقی شود و افزایش حجم بدهیها، بیش از همه بر دلار آمریکا تأثیر سوء گذارده و قیمت کالا های اساسی و بنیادی مثل نفت و طلا و اورانیوم و پتاسیم و محصولات کشاورزی و انرژی های جایگرین را افزایش دهد.

اقتصاد آمریکا در ماههای آینده مراحلی حساس را خواهد گذرانید ، چنانچه سرمایه گذازان جهانی از افزایش میزان بدهیهای آمریکایی نگران شوند و نسبت به ارزش واقعی دلار آمریکا بدبین تر گردند ، ممکن است تأمل کنند و ازورود به بازارهای آمریکایی موقتا خودداری نموده و منتظر شوند تا تکلیف نهایی ارزش دارایی ها طی زمان روشن شود. لذا به نظر می رسد که این غائله هنوز پایان نیافته است. و سرمایه گذاران فارسی زبان در هر سطحی از سرمایه گذاری و پس انداز که هستند می توانند از این فرصتها که در یک نسل بیش از یک بار اتفاق نمی افتد استفاده نمایند.

خوشبختانه اکثر هموطنان در چند سال گذشته از سرمایه گذاری در زمین و ساختمان که سنت دیرینه کشورهای با تمدن کهن است سود برده اند. اما امروز که بازار در این صنعت کند شده است ، شاید فرصتی باشد که به سایر صنعتها نیز عنایتی بشود . صنعت بانک ، صنعت نفت ، صنعت کشاورزی ، صنعت فلزات گرانبها ، پتاسیم ، اورانیوم ، انرژی خورشیدی هریک می توانند به همان خوبی و سودمندی صنعت زمین و ساختمان باشند. اینکه چگونه وارد این بازارها شویم ، صرفا کار متخصصان آگاه است که با همکاری آنان فقط می توان از این بازار سودهای سرشار گرفت.

تفاوت سرمایه گذاری در نفت و طلا و اورانیوم و انرژی خورشیدی با زمین در آن است که خرید و فروش اقلام فوق به راحتی انجام میشود و در واقع سرمایه گذاری قدرت نقدینگی دارد اما انتخاب کالا و زمان ورود و خروج به آن فقط کار متخصص است که به مکانیزم بازار احاطه و نظارت مستمر دارد.

بنده به سرمایه گذاران ایرانی توصیه می کنم که با استفاده از کمک مشاوران در این صنعت ها سرمایه گذاری و ملاحظه کنند که فرصتهای موجود سرمایه گذاری امروز جهان محدود به زمین و ساختمان نیستند و میتوان از شرایط امروز بهره ای فراموش نشدنی برد.

حتی اگر امکان سرمایه گذاری به هر دلیلی برایتان فراهم نیست ، حساب RRSP خود را از طریق مشاوره با بانک خود ، به بخش سرمایه گذاری بانک مربوطه منتقل کنید تا بتوانید از فرصتهای بی نظیر 2008 بهره برداری کنید.

استنباط نادرست از مفهوم RRSP در میان مهاجران موجب شده است تا اکثریت این جامعه از فوائد بسیار مهم آن محروم شوند .

RRSP یک حساب پس انداز و اندوخته بازنشستگی نیست ، این طرح یک حساب سرمایه گذاری فعال معاف از مالیات است که به لحاظ بلند مدت بودن ، دارای بهترین شرایط سرمایه گذاری است . شاید بهتر بود اسم این طرح را RRIP می گذاردند تا جامعه مهاجر این طرح را با طرح پس انداز اشتباه نگیرد.

امروز بسیاری از حسابهای RRSP که نزد بانکها هستند ، تبدیل به حسابهای غیر مؤثر و غیر فعالی شده اند که توجیه اقتصادی ندارند، در حالیکه اگر این حساب را فعال کنید و بدست متخصصان سرمایه گذاری بدهید ، بطور حیرت انگیزی دیدگاهتان نسبت به RRSP عوض خواهد شد.

با فعال کردن حسابهای RRSP خود می توانید در این مقطع حساس اقتصادی جهان سرمایه گذاری های بسیار سودمندی را انجام دهید . این حساب می باید بطور فعال سرمایه گذاری نماید و تحت نظر متخصص و بطور مستمر مورد نظارت باشد و در صورت لزوم و طی زمان تعدیل شود و شیرش به اصطلاح هر از گاهی دوشیده شود .

( برای اطلاعات بیشتر می توانند با بنده به شماره تلفن : 3270-340-604 تماس حاصل کنند ).

بازارهای مالی بر خلاف بازار مسکن ، بسیار پیچیده و ----- هستند و ورود و خروج به آنها نیازمند سالها مطالعه و نظارت مستمر و درک دائمی اطلاعات منتشره است . بدون مشاوره با متخصصان وارد این جریان نشوید.

No comments:

Post a Comment