Friday, November 26, 2010

GOLD, a currency without border, part 2, June 2007

طلا ارز بدون مرز
GOLD,a currency without border, part 2, July 2007
قسمت دوم (شماره یک آن در سال 2004 در مجله "سرمایه من" به چاپ رسید)
June 2007
گرچه نوشته حاضر خلاصه نظریات تعدادی از بهترین اقتصاددانان و تجزیه و تحلیل گران مالی و اقتصادی است و اطلاع از آنها حائز اهمیت فراوان است، اما این نظریات الزاما وحی مطلق نیست و نمی توان بر اساس آن اقدام به سرمایه گذاری نمود، چرا که اقتصاددانان بسیار دیگری هستند که ممکن است با این نوشتار هم عقیده نباشند. لذا این مطالب صرفاً جهت اطلاع خوانندگان فارسی زبان از وضعیت دلار آمریکا و قیمت طلا در ارتباط با ضعف دلار تهیه شده است و به هیچ وجه به منزله توصیه به سرمایه گذاری در فلزات گرانبها نیست. در بازارهای اقتصادی و مالی هیچ پدیده یا نظریه ای نمی تواند از حوادث بعدی و تصمیمات باز دارنده مصون بماند.
James Sinclair-1
Author, Metal and currency Expert
Richard Russel-2
Financial Analyst, Dow Theory letter
Harry Browne-3
Author, How you can profit from in coming devaluation
David Morgan-4
Economist, precious Metal Expert
Doug Cosey-5
Author, Global Financial Analyst
James Turk-6
Author The Coming Collapse of the Dollar
Mary Ann Aiden-7
Investment Analyst, Author “Aiden Forecast”
Adrian Day-8
Global Financial analyst
Michael Carabine-9
Executive Director, Monex Deposit Company


با سلام خدمت یکایک خوانندگان محترم مجله دانستننیها، این مطلب بسیار پر اهمیت برای آنانکه در زندگی روزمره خود نیاز به تصمیم گیری های مالی و اقتصادی دارند نوشته شده است. باشد تا سود آور افتد. در سال 2004 مقاله ای در مجله "سرمایه من" که در واقع خلاصه نظریات کارشناسان و متخصصان طلا بود برایتان نوشتم. در آن مقاله به عرضتان رسید که طلا در حال گران شدن است و دیری نمی گذرد که به هر اونس 700 – 650 دلار می رسد. در آن هنگام هر اونس طلا به میزان 350 تا 375 دلار نوسان می کرد.
مقاله حاضر نیز جمع آوری نظرات نویسندگان و اقتصاددانان و تجزیه و تحلیل گران مالی است که دیدگاهشان بسیار هشدار دهنده است و به این عقیده آگاهی از نظریات آنان بر تمام فارسی زبانان جهان بسیار ضروری است. اگر قرار باشد دلار آمریکا ساقط شود و متعاقب آن اقتصاد جهانی به ورطه بسیار هولناکی بیافتد، قدرت خرید ارزهای جهان هیچ یک از خطر مصون نخواهند ماند.
صاحبنظران مورد مصاحبه در این نوشتار متفق القول هستند که تورمی سر سام آور در آمریکا بوجود خواهد آمد و دلار نه تنها به پایین ترین ارزش تاریخی خود نزول می کند، بلکه ساقط می شود و در این میان تنها راه فرار از این تورم و حفظ ثروت، و حتی افزایش ثروت آگاهی از وضعیت اقتصادی آمریکا و بحران دلار است. این نوشتار شاید بتواند دیدگاه بسیاری از خوانندگان را در خصوص سرمایه گذاری ، تصمیم گیریهای مالی روزها و سالهای آینده تغییر دهد و نقطه عطفی در زندگی اقتصادی برخی از شما باشد. شمار فزاینده ای از تجزیه و تحلیل گران مالی و اقتصادی بر این باورند که اقتصاد و وضعیت پولی آمریکا به گونه ای است که مثل کشتی تایتانیک در حال خوردن به یک صخره عظیم یخی است و نگه داشتن آن شاید غیر ممکن باشد.
نگران نباشید؛ زیرا اطلاع از این جریان می تواند تمام افراد جامعه و سرمایه گذاران را در مقابله با این برخورد سخت آماده کند که علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد. در شرایط اقتصادی تورمی و زمانی که ارزش دلار و قدرت خرید آن رو به کاهش است، روشها و راه کارهایی وجود دارند که به افراد جامعه و سرمایه گذاران و خانواده ها فرصت میدهد نه تنها از ثروت و قدرت خرید خود را در شرایط فعلی عدم اطمینان محافظت کنند، بلکه سود نیز ببرند.
قبل از اینکه وارد بحث شویم. اجازه دهید یک سئوال ساده مطرح کنیم. اگر قرار باشد 50000 دلار و یا معادل آن طلا به شما بدهیم و اجازه داشته باشید که پس از 5 سال آنرا بفروشید. کدام یک را انتخاب می کنید؟ شاید بیش از 75% از تجزیه و تحلیل گران و اهل سرمایه طلا (GOLD) را انتخاب می کنند. چرا؟ برای پاسخ به این سئوال لازم است به اتفاقات مهم و کلیدی گذشته در سیاستهای اقتصادی و پولی آمریکا نگاهی انداخته و بدقت بیشتر وضعیت جاری اقتصادی را زیر ذره بین قرار دهیم.
تاسیس بانک فدرال و تولد یک ملت مقروض (The Federal Reserve System)
در سال 1913 یک دستگاه دولتی با عنوان Federal Reserve و یا Fed تاسیس شد تا بتواند سیستم پولی کشور آمریکا را تحت نظارت و کنترل قرار دهد. و در واقع سیاست پولی کشور را در جهت کنترل حجم پول و تورم بر عهده بگیرد. هنوز بیش از 3 سال از تاسیس بانک فدرال آمریکا (Fed) نگذشته بود که رئیس جمهور وقت آن زمان آمریکا (وودرو ویلسون (President, Woodrow Wilson) اعلام کرد که «من بطور نخواسته و ندانسته کشور خود را خراب کرده ام. یک ملت بزرگ صنعتی امروز بوسیله یک سیستم اعتباری اداره می شود» .
اکنون که 93 سال از تاسیس Fed می گذرد ، شما فراینده ای از اقتصاددانان و تجزیه و تحلیل گران پولی و مالی هشدارهای مشابهی را مطرح می کنند و اذعان میدارند که آمریکا امروزه تبدیل به ملتی شده است که یک سیستم اعتباری آنرا کنترل می کند. با حجم سر سام آور هزینه ها و تراز منفی بازرگانی و کسر بودجه عظیم آمریکا روز به روز بحرانی تر میشود و بسیاری معتقدند که این حجم بدهیها به سادگی قابل کنترل نخواهد بود.
آیا هنوز باید فکر کنیم که آمریکا یک ابر قدرت اقتصادی است و یا شاید اقتصاد آن به مانند یک کشتی در دریای بدهی های خود به آهستگی در حال غرق شدن است.
اگر بخواهیم ردپای بدهی های انبوه آمریکا را دنبال کنیم و به گذشته برگردیم متوجه می شویم که سرچشمه آن به ایجاد بانک فدرال بر می گردد که در سال 1913 تاسیس شد.
ریچارد راسل می گوید که: "اکثر مردم و حتی بسیاری از نمایندگان مجلس نمی دانند که این دلارها از کجا می آیند و چگونه و بر چه ضابطه ای چاپ می شوند. هر وقت دولت آمریکا نیاز به پول دارد؛ بانک شروع به چاپ اوراق قرضه (اوراق خزانه کوتاه و بلند مدت) می کند. زمانی که این اوراق به دولت بازگردانده می شوند، خزانه داری موظف است که این اسناد را بازپس گیرد و در مقابل آن چک صادر کند و پرداخت نماید. این عمل کار دولت را راحت می کند و می تواند آزادانه و به هر میزان که لازم است پول چاپ کند وبر اساس سیستم اعتباری از مردم و سایر کشورها وام بگیرد. در 1913 این سیستم اعتباری به مردم آمریکا و مجلسین فروخته شد و از انجا که در قانون اساسی امریکا برای آن جائی وجود نداشت، دولت تصمیم گرفت که Fed یا بانک فدرال را در قالب یک بانک خصوصی تاسیس نماید. در آمریکا هنوز بسیاری از مردم فکر می کنند که فدرال رزرو (Fed) یک بانک خصوصی است که در واقع بازوی اجرائی دولت در سیاست پولی اوست، در حالیکه قضیه کاملاً بر عکس است و در واقع Fed یک آژانس دولتی است که در قالب بانکی خصوصی ایجاد شده است تا بتواند از محدودیت قانون اساسی عبور کند و مغایرتی با اصول قانون اساسی نداشته باشد. از زمان تاسیس بانک فدرال آمریکا در سال 1913 تاکنون، قدرت خرید دلار 95% نزول کرده است. اکثر مردم آمریکا تصور می کنند که بانک فدرال قدرت کنترل تورم را داراست ، در حالیکه باید به طور قطع و یقین اظهار کرد که چنین امری مصداق ندارد. مردم بخاطر دارند که در دهه 1980، بانک فدرال نتوانست تورم را کنترل کند و نرخ های بهره دو رقمی و 20 درصدی در مملکت جاری بود. مطمئناً هیچیک از سیاستمداران آمریکائی چنین نرخ بهره ای را مطلوب نمیدانست و مسلماً بانک فدرال برای مهار تورم تمام سعی خود را نمود، اما هیچیک از تدابیر پولی آن نتوانست جلوی تورم را بگیرد. بنا به شهادت تاریخ، تمام پولهای کاغذی عاقبت از بین می روند و آثار آنها را می توان در موزه ها جستجو نمود. اگر قرار باشد برای نسل آینده خود ثروتی را بر جای گذاریم بهتر است به سراغ دارائی هائی برویم که دارای ارزش واقعی باشند و مانند دلار یک کاغذ بدون پشتوانه نباشد.
ایجاد بانک فدرال که یک سیستم اعتباری را تجویز و اجراء می کند، موجب شد از 1913 تا 1971 ، روز به روز پول بیشتری چاپ گردد و قدرت خرید دلار رو به کاهش گذارد. گرچه هنوز برای دلار های منتشره در آن دوره، ذخائر طلای دولت پشتوانه نسبی خوبی بود و این دلارها با پشتوانه طلای ذخیره شده خزانه حمایت می شد اما در سال 1971 رئیس جمهور وقت آمریکا President Richard Nixon با این واقعیت روبرو شد که دولت پول زیادی راچاپ کرده است و روانه بازارهای جهان نموده و در واقع ولخرجی کرده است و دیگر کارایی خزانه نمی تواند چنین حجم عظیم پول در گردشی را حمایت کند. لذا در فکر چاره اندیشی دست به یک حرکت بسیار پر اهمیت اقتصادی و تاریخی زد که به عقیده بسیاری از صاحبنظران اقتصادی و مالی نقطه عطفی در اقتصاد آمریکا و سیاستهای پولی و مالی دنیا بود.
تا قبل از سال 1971 ، دلار آمریکا بسیار قدرتمند محسوب می شد، زیرا در واقع به پشتوانه طلا عمل می کرد، لذا هر کسی به آن اعتماد داشت و چنانچه دلار می خرید، خیالش راحت بود که در واقع میزانی از طلای ذخیره دولت را برروی کاغذی به اسم دلار خریده است اما در همان دوران برای اولین بار فرانسوی ها افشاء کردند که آمریکا به میزان پول در جریان خود طلا ندارد و حجم دلار موجود در بازارهای جهانی به مراتب بیشتر از ارزش ذخایر طلای دولت است. و شروع به بازگرداندن دلارها ی خود نمودند و ذخائر طلای آمریکا رو به کاهش گذاشت. دولت نیکسون در شرایط بسیار بحرانی قرار گرفته بود و در آن هنگام بهترین مشاوران اقتصادی او به راه حلی جدید رسیدند و نیکسون در ماه اکتبر سال 1971 اعلام کرد که از این به بعد دولت آمریکا طلا را پشتوانه دلار خود نمی داند. و در واقع "استاندارد طلا" که تا آن زمان به عنوان پشتوانه اکثر پولهای جهان محسوب میشد جایگاه خود را از دست داد و دلار آمریکا بدون پشتوانه به حیات خود ادامه داد و به تدریج اعتبار آن در سطح ملی و بین المللی کاهش یافت و قدرت خرید آن طی زمان رو به تنزل گذاشت.
امروز دیگر دلارهای آمریکایی وابسته به یک نظام پر نوسان و استوار بر اراده سیاستمداران آمریکائی است. امروز بدهی های آمریکا به سطح غیر قابل قبولی از دیدگاه اقتصادی رسیده است و مادام که بدهیها رو به افزایش روند اعتبار دلار آمریکا در سطح ملی و بین المللی رو به کاهش میگذارد. هنگامیکه مردم توجه بیشتری به بدهیهای دولت آمریکا بکنند و حجم بدهی های آن را حال افزایش ببینند، به تدریج جای دلارهای خود را با سایر ارزها و یا دارائی های ملموس و واقعی تر عوض می کنند.
به این عقیده در جریان تبدیل دلارهای امریکا به دارائی های معتبرتری که قدرت نقدینگی نیز داشته باشند، تنها دو راه به نظر می رسد؛ یکی آن است که آن را با ارزهای معتبر دیگر کشورها تعویض کنیم و راه دیگر آن است که اقدام به خرید طلا بنماییم که در واقع "ارز بدون مرز" است .
دولت مقروض آمریکا در شرایط امروز برای اداره کشور چاره ای جز چاپ پول بیشتر ندارد و هرچه دلار بیشتری به جامعه تزریق شود، قدرت خرید آن کاهش بیشتری می یابد. بطور اصولی، تمام دولتها در عمل دارای چک سفید امضاء می باشند و هر هزینه ای را که بخواهند از طریق چاپ بیشتر انجام می دهند و از آنجا که استاندارد طلا به عنوان پشتوانه ای برای ارز کشورها، دیگر مصداق ندارد، چنانچه کشوری هزینه هایش از کنترل خارج شود و به ورطه بدهکاری بیفتد، عاقبت کارش بسیار اسفناک خواهد بود، که تورم عارضه اول آن خواهد بود. متاسفانه تاوان ولخرجی های بدون پشتوانه دولت را مردم آمریکا داده و خواهند داد، زیرا از سال 1971 که استاندارد پشتوانه طلا منسوخ گردیده است ، قدرت خرید دلار رو به کاهش بوده و پس انداز مردم نیز قدرت خرید واقعی خود را از دست داده است. در حالیکه طلا نه تنها توانسته است ارزش خود را طی این دوران حفظ کند، بلکه قدرت خرید آن نیز به خوبی افزایش یافته است. در سال 1971 می توانستیم یک اتومبیل Ford را با 83 اونس طلا (2900 دلار) خریداری نمائیم ، امروز با همین مقدار طلا نه تنها می توان همان اتومبیل را خریداری کرد ، بلکه مصرف بنزین یکساله آن را نیز می توان از همین محل تامین نمود.
پس از منسوخ شدن "سیستم طلا پشتوانه ای"، دولت نیکسون دستگاه مالیاتی کشور را در عمل پشتوانه دلار آمریکا قرار داد.
ادامه دارد
.604.340.3270 دکتر محمود گنابادی

No comments:

Post a Comment